۱۶ دی ۹۴ ، ۲۳:۳۹
شهید با یصیرت
نیمه هاى شب بود که نهج البلاغه میخواند. من نگاه کردم به ایشان، دیدم چهره اش برافروخته شده و دارد اشک میریزد. من با زیر چشم، شماره صفحه نهج البلاغه را نگاه کردم و به ذهن سپردم پس از مدتى، سید حسین نهج البلاغه را بست و براى استراحت به بیرون رفت. من صفحه نهج البلاغه را باز کردم، دیدم همان خطبهاى است که حضرت على (ع) در فراق یاران باوفایش ناله می کند و می فرماید :
أین َ عمار؟ أین َ ذوالشهادتین؟ کجاست عمار؟ کجاست..
۹۴/۱۰/۱۶